هستی جون عزیزم ، نفسمهستی جون عزیزم ، نفسم، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره

برای نفسم هستی جون

طراوت بهار

هفته سوم فروردین همراه عمه،عمو و مادرجون به باغ رفتیم. هوا اندکی بادی ود که هستی زیاد خوشش نمی اومد. آیه های خدای مهربون ا به نظاره نشستیم و خودمان را سپردیم به باد بهار تا روح و جسممان طراوت بهار را بچشد. اندکی بعد هستی بغل مادرجون به خواب عمیق و دبشی رفت. بابایی و عموجون هم زحمت کشیدند و یه آتیش جانانه بار کردند تا هستی جون سردش نشه و ازش لذت هم ببریم.    هستی جون که مثل نگین روی انگشتری از آیه های خلقت می درخشد.        به شیوه های مختلف سعی کردیم هستی را بنشانیم تا لحظات شیرینش را ثبت کنیم. همش دوست داشت راه بیوفته روی سبزه ها و ....  از باد خنک کلافه شده   ...
1 ارديبهشت 1393

فرشی از چمن

خانوم کوچولوی ناز ما 10 ماه و 25 روزشه (25 فروردین) و دومین مرواریدش در حال روییدنه، بخاطر همین خیلی بهونه گیری می کنه. یه وقت هایی که هستی و مامانش اینطورین میریم بیرون تا حواسش پرت بشه. اینجا رفتیم پارک بعد از کلی قدم زدن و بازدید از شهربازی روی چمن ها نشستیم. به به چه صفایی داره روی چمن ها بدون زیر انداز بشینیم. هستی جون هم بعد از تماشا و خوردن چمن ها شروع کردن به چهار دست و پا رفتن روی چمن ها:       چمن خوردن هستی به روایت تصویر:             ...
1 ارديبهشت 1393

خاطرات نوروزی

به لطف خدا تحویل سال نوی امسال خیلی متفاوت با سال های قبل بود. حضور یه فرشته ناز نورانی خونه مارو پر از لطف و صفا کرده ، در واپسین لحظات سال قبل مشغول چیدن سفره هفت سین شدیم به دلیل شیطنت های هستی جون عزیز عمر سفره هفت سین ما خیلی کوتاه بود همون چند ساعتی هم که سفره رو چیدیم همش مراقبت بودیم تا دسته گل به آب ندی.   بماند که امسال هوس سفره هفت سین آبی رنگ کرده بودم .... آخه با یه همچین وروجک شیطون بلای خوردنی میشه سفره هفت سین نگه داشت؟   بعد از تحویل سال نو به دیدن مادرجون اینا رفتیم که هستی خانوم با به هم ریختن سفره هفت سین شون برای خودش جشن نوروزی به پا کرده بود. سومین روز بهار بعد از آماده کردن لوازم سفر ...
25 فروردين 1393

به نام خدای بهارآفرین

"به نام خدای بهارآفرین بهار آفرین را هزار آفرین " دفتر نو و تازه ٣٦٥ برگی سال ٩٣ را به نام خالق مهربانش می گشاییم و خدارو به خاطر لطف عظیم و رحمت بی پایانش شاکریم. دوباره روزهایمان نو شد و طراوت و تازگی طبیعت چشم نوازمان شد انشااله با مشق های سبز و روح نواز در دفتر ٩٣ بتوانیم ایام را مبارک گردانیم  که به قول حضرت شمس: "ايام مي آيند تا بر شما مبارك شوند، مبارك شماييد" یادش به خیر ایام کودکی، هر وقت دفتر نو رو باز می کردیم  ذوق و شوقی داشتیم و دوست داشتیم تمیز و مرتب بنویسیم و ازش خوب مراقبت کنیم. امیدوارم غبار کهنگی بر ذهنمان ننشیند و تا پایان سال این دفتر را نو و تازه ببینیم و ازش خوب مراقبت کنیم. خدایا به م...
20 فروردين 1393

اولین مرواریدت مبارک

رویش اولین مروارید هستی جون از 7 فروردین سال 93 شروع شد. همه تعطیلات نوروزی درگیر مشکلات گوارشی، بیقراری و شب بیداری هاش بودیم تقریبا بعد از 5 روز اولین دندون روی لثه مثل یه خط سفید دیده می شد. این پست رو دیر نوشتم بخاطر اینکه دوست داشتم دندونت دیده بشه تا عکسش رو بگیرم . الان (10 اردیبهشت)دیگه دومین دندونت هم ظاهر شده. بیست روز دیگه تولدته و ایشاله جشن دندونی و تولدت رو باهم برگزار می کنیم.   ...
10 فروردين 1393

یا مقلب القلوب و الابصار

  یا مقلب القلوب و الابصار             یا مدبر اللیل و النهار                        یا محول الحول و الاحوال                                      حول حالنا الی احسن الحال               &...
1 فروردين 1393