هستی جون عزیزم ، نفسمهستی جون عزیزم ، نفسم، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره

برای نفسم هستی جون

هستی جون به زندگی خوش آمدی

  دفتر عمرت در بهاری ترین بهار زندگیم گشوده شد، در روزی مبارک که مصادف با سالروز میلاد نهمین ستاره آسمان ولایت بود. اولین سطر دفتر مشق عمرت را به نام خدای مهربان زینت دادم : سلام هستی جون ، به زندگی خوش آمدی عزیزم. این اولین جمله ای بود که وقتی روی ماهت رو دیدم بهت گفتم. خدا را شکر که سالم متولد شدی، در 37 هفتگی همه رو غافلگیر کردی. یک روز از عمرت را سپری کردی، نمیدانم چگونه اما دعا کردم برای زندگیت، برای آغازی مبارک، زندگی پربار و تقدیری خوش. خدای هستی بخش را شاکرم که با آفریدنت فرصتی زیبا به من عطا کرد تا مهر مادری را تجربه کنم. روی ماهت بوسه باران و مقدم زیبایت گلباران. ...
16 بهمن 1392

به شکرانه آمدنت سرودم

    حضرت حق بار دگر جلوه کرد   فرصت بودن به تو را هدیه کرد   از نفسش باز به گل بردمید   خالق هستی چو تو را آفرید   باش که هستی به تو معنا شود   طالع و تقدیر تو زیبا شود   در سحر آخر اردیبهشت   مژده میلاد رسید از بهشت   چشم امیدم به سحر باز شد   زندگی هستیم آغاز شد   خوش، قدم و جان و دلت شاد باد   هر دو جهان خانه ات آباد باد   دیده به دیدار تو روشن، رها   شکر خدا آمده لطف و صفا             ...
30 خرداد 1392