ماهنامه هستی جون 14
نفس مامان و بابا هر روز شیرین تر و دلنشین تر می شی، به لحظه لحظه عمرت خدا را شاکریم و عشق می ورزیم به زندگی و موهبت های الهی در کنار هستی عزیز دردونه مون.
به لطف خدای مهربون بریم سراغ چهاردهمین ماهنامه ات :
اینجا با شور و اشتیاق در فریزر را باز کردی و در طبقاتش کاوشگری می کنی:
دنبال چی می گردی گلم:
دردر و پارک رفتن و سرسره یازی یکی از برنامه های ثابتمون شده .همیشه خوش بازی عزیزم:
جدیدا اینجوری هم سی دی هاتو تماشا می کنی:
لذت بردن از تکان دادن پاهات :
وقتی که یه جای بلندی می شینی و پاهای نازت رو تکون میدی: نوش جانت
حکایت های شیلنگ رو هم که قبلا بهت تعریف کردم و همچنان ادامه داره با نسخه های جدید و دیدنی:
تلاش برای پیاده شدن از میز: انگار یه کم بلنده مامان بابا کمک کمک
بازی با گوشواره های آویز:
با وجودت صفای باغ مضاعف می شه: وایستادی
از سيزده ماه و ده روزگي چند قدم راه مي روی.
از سيزده ماه و 13 روز گی هم خودت به تنهاي وسط اتاق بلند ميشی و با احتیاط چند قدم برمیداری. اما بیشتر وقت ها قدمت هات رو خیلی بزرگن برمیداری...
میوه دل ما در کنار میوه های باغ:
روی سرامیک ها دراز می کشی و خودت رو سر میدی و لذت می بری.
تاب بازی رو خیلی دوست داری هر روز دو سه بار سوار تاب می شی و بعد از ده دقیقه تاب بازی روی تاب به خواب میری.
صخره نوردی می کنی یعنی از هر جایی که بتونی بالا میری : میز، مبلمان، میز تلویزیون...