قدر دانی ازمادرجون و عمه جونا
مامان ماهی ده روز سر کار میره و مجبوره از هستی جون عزیزش دور باشه.از محبت بی دریغ مادرجون و عمه جونا قدردانی می کنیم و به خاطر تمام زحمت هایی که در روزهای دور از مامان متقبل شدن سپاسگزاریم.
روزهای کاری مامان ، بابایی جون هستی عزیز رو می بره خونه مادر جون. انگار حیات درختی و باصفای مادرجون حکم دردر رو برای هستی داره و خوشبختانه بعد از بازگشت به خونمون تقاضای گردش نمی کنه. اینم از عکس های ناز دخمل تو خونه مادرجون که با کمک مادرجون ، عمه جونا و بابایی جون گرفتیم:
هستی جون همش می خواست بشینه روی زمین.ماشاله چه بچه خاکیه این دختر ناز
ایوان باصفایی که عصر ها جون می ده برای نشستن ، و شب ها برای دراز کشیدن و خیره شدن به آسمون پرستاره زیبا.
هستی جون در حال گرفتن شاخه ها و برگ ها:
کنار باغچه:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی